فرشته کوچولوی مامانی و بابایی

خاطرات وانیای مامانی و بابایی

فرشته کوچولوی مامانی و بابایی

خاطرات وانیای مامانی و بابایی

وانیا خانومی به مهمانی می رود

بله بله بله.... 

وانیا خانم گل و ناز قصه این وبلاگ، دیگه موهای خوشگلش بلند شده و مامانش میتونه براش گل سرهای قشنگ بزنه پس بنا بر این پیش به سمت مهمونی........................  

 

اینجا عروسیه میترا جونه که دختر عمه خودمه 

وانیا گل گلی و نفس لپ گلی توی بغل داداشم هستن. نفس رو که قبلا بهتون معرفی کردم دختر دایی وانیا گل گلیه 

 

 

اینجا هم تولد پریناز دختر عمه وانیاست. به ترتیب از سمت چپ آقا دانیا معروف به آقا دالان(پسر عمه وانیا) پریناز خانوم ، وانیا گل گلی و مائه که دختر همسایه بغلی مامان لیلا هستن 

 

 

 

 

به به اینجا آقا شایان هم اضافه شد که پسر عمه وانیا جونه 

 

 

اینجا تولد کیان جونه که پس خاله سحر هستن ایشون. خاله سحر هم دختر دایی خود بنده هستن. وانیا و کیان دارن با هم کل کل میکنن  

 

 

 

 

و اینجا هم وانیا جون گل گل گل مامان اومده اداره پیش مامانش. اینجا دیگه دختر گلم کم کم داره راه می افته. ماشاالله ماشاالله 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد